در یک تقسیم بندی،" عزّت" به دو دسته: عزت ممدوح و عزت مذموم تقسیم می گردد.
خداوند در آیه۲ سوره مبارکه" ص" می فرماید:
" بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ"
" عزة" به گفته" راغب" در" مفردات" حالتى است كه مانع مغلوب شدن انسان مىگردد (حالت شكست ناپذيرى) و در اصل از" عزاز" به معنى سر زمين صلب و محكم و نفوذناپذير گرفته شده است ... و آن بر دو گونه است گاه" عزت ممدوح" و بجا و شايسته است، چنان كه ذات پاك خدا را به" عزيز" توصيف مىكنيم، نظیر" ان لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ ..." (سوره منافقون/ آیه ۸) و گاه" عزت مذموم" و نابجاست، و آن به معناى سرسختى، يكدندگى، لجاجت و نفوذناپذيرى در مقابل حق و تكبر از پذيرش واقعيات مىباشد، و اين عزت در حقيقت ذلت است!
گاهى سرچشمه عزّت، علم و قدرت و كمالات است، نظير عزّتى كه براى خدا و رسول و مؤمنان گفته مىشود ولى گاهى سرچشمه عزّت، تكبّر و غرور و تعصّب و خودپسندى است، نظير آيه مورد بحث. «بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ»
قرآن کریم در اين آیه، عزت مذموم( نفوذناپذيرى، كبر و غرور) را عامل بدبختى كفار شمرده است و همین غرور و سرسختى نابجاست که سبب مىشود انسان هر چه را مطابق تمايلاتش نباشد تكذيب كند؛ آرى اينها صفات زشت و شومى است كه روى چشم و گوش انسان پرده مىافكند، و حس تشخيص را از انسان مىگيرد، و چه دردناك است كه چشم باز باشد و گوش باز اما آدمى كور باشد و كر؟
در آيه ۲۰۶ سوره" بقره" مىخوانيم: وَ إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ:" هنگامى كه به او (منافق) گفته مىشود از خدا بترس لجاجت و تعصب و غرور او را مىگيرد و به گناه مىكشاند، آتش دوزخ براى او كافى است و چه جايگاه بدى؟!
منابع: تفسير نور، محسن، قرائتى- تفسير ابن عربى (تأويلات عبد الرزاق)، ابنعربى، محمد بن على- الدر المنثور فى التفسير بالماثور، سيوطى، عبدالرحمن بن ابىبكر- تفسير الصافي، فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى- تفسير نمونه، ناصرمكارم شيرازى و جمعى از نويسندگان- فى ظلال القرآن، قطب، سيد- التفسير الكاشف، مغنيه، محمدجواد، مجمع البيان في تفسير القرآن، طبرسى، فضل بن حسن- التحریر و التنویر، محمد الطاهر، ابن عاشور- منهج الصادقين في إلزام المخالفين، كاشانى، فتحالله بن شكرالله.ذیل آیه ۲ سوره" ص"