عنوان اثر

سال دفاع

نام و نام خانوادگی طلبه

نام و نام خانوادگی استاد راهنما

نام و نام خانوادگی استاد داور

واژگان کلیدی

حق و باطل در قرآن و نهج البلاغه

۱۳۹۳

مرضيه نوري

اقدس منصوري

  طوبی شاکری

حق ، باطل، فتنه،  بدعت

 

چکیده: موضوع حق و باطل با توجه به اختلاف ديدگاه ها و اهدافي كه درباره ي حيات انسان اتخاذ شده، متفاوت بوده است. موضوع حق و باطل با توجه به اختلاف ديدگاه ها و اهدافي كه درباره ي حيات انسان اتخاذ شده، متفاوت بوده است. تاريخ مؤيد اين حقيقت است كه بشر همواره رويدادهاي پيرامون خويش را به حق و باطل تقسيم نموده و آن ها را مطابق جهان بيني خود تفسير كرده است. حق به معناي ثابت، مطابقت و هماهنگي با واقع و باطل به معناي متغير و ناپايدار مي باشد. استقلال حق و طفيلي بودن باطل، بقاء حق و زوال باطل و جلوه ي ذاتي و فطري حق از جمله ويژگي هاي حق و باطل است همان طور كه از منظر قرآن كريم انسان به طور طبيعي و فطري حق طلب است و از جمله ويژگي هاي حق جلوه فطري آن است، او گرايش به حق دارد؛ زيرا كمال گرايي و نقص گريزي در انسان فطري و طبيعي است و باطل امري عارضي است كه چهره ي حق را مي پوشاند. درنتيجه انسان با توجه به ساختار فطري اش بايد جوياي حق و پيرو حقيقت باشد و هدف از حق را در بندگي خداوند و شناخت خود و اخلاص و نفي طاغوت ببيند تاراه درست را برگزيده و هميشه با حق همراه باشد و براي اين كه در اين مسير درست گام نهد بايد مصاديق حق كه خداوند متعال، قرآن كريم و اهل بيت (عليه السلام) مي باشد را از مصاديق باطل كه هواي نفس، شبهه و فتنه است تشخيص دهد و موانع وصول به حق كه عدم شناخت نسبت به حق، پيروي از هواي نفس و غفلت از قيامت است دوري كند تا به حق دست يابد و از باطل روي گرداند.

از نظر قرآن نيز انسان به طور طبيعي و فطري حق طلب است و گرايش به حق دارد، زيرا كمال گرايي و نقص گريزي در انسان ، فطري و طبيعي است و از آن جايي كه كمال تنها در حق يافت مي شود و باطل چيزي جز نقص نيست، او به حق گرايش داشته و از باطل گريزان است. زيرا باطل امري عارضي است كه چهره حق را مي پوشاند. انسان با توجه به ماهيت و ساختار فطري اش بايد جوياي حق و پيرو حقيقت باشد، راه درست را برگزيده و هميشه با حقيقت همراه و همدم باشد. خداوند متعال كه خود مصداق كامل حق است در قرآن كريم به حق بودن پيامبر، قرآن، دين و خلقت آسمان و زمين اشاره كرده است. و هواي نفس را مصداق باطل دانسته است و مَثل حق و باطل را مثل آب و كف مي داند كه حق پايدار و باطل از بين رفتني است.امام علي(عليه السّلام) نيز، فاصله حق و باطل را فاصله بين ديدن و شنيدن مي داند و در سخنان خود به باطل بودن بدعت، شبهه، هواي نفس و فتنه اشاره مي كنند و علماي دانشمند و باتقوا را مصداق حق مي دانند.راه هاي وصول به حق اين است كه انسان وقتي حق را شناخت از غفلت و شهوت دوري كند، خداترس و صبور باشد و درراه حق شكيبايي ورزد.