حضرت معصومه س
بعد از جناب عباس بن علی (علیهماالسلام) و علی اکبر(ع) فاطمه معصومه(س) شاید تنها امامزاده ای است که زیارتنامه ویژه دارد.علامه مجلسی در بحار از امام هشتم(ع) نقل کرده که حضرت به سعدفرمود: نزد شما قمی ها از ما اهل بیت قبری است. سعد پرسید: قبرفاطمه دختر موسی(ع) را می فرمایی ؟
 
فرمود: آری، هرکس او را زیارت کند و عارف به شان و حق وی باشد، بهشت پاداشش خواهد بود. هنگامی که کنار قبر آمدی، نزدسرمقدس، روی به قبله بایست و پس از ۳۴ مرتبه الله اکبر و۳۳مرتبه سبحان الله و۳۳ مرتبه الحمد الله، بگو: السلام علی آدم صفوه الله، السلام علی نوح نبی الله و... (۱)
 
در این زیارت که درمفاتیح الجنان نقل شده، از نظر سند و متن، نکاتی در خور تامل است.
 
سند این روایت
 
۱- علامه مجلسی
 
مرحوم مجلسی منبع روایت را نقل نکرده، تنها می فرماید: "رایت فی بعض کتب الزیارات" در برخی از کتابهای مشتمل بر زیارتهاچنین دیده ام.
 
البته اعتبار علامه مجلسی به نقل او نیز اعتبار می بخشد; ولی عدم ذکر منبع، به لحاظ تحقیقی و نکته سنجی در حد خود، نقطه ضعفی است.
 
۲- راویان حدیث
 
علی بن ابراهیم صاحب تفسیر، از چهره های مقبول در رجال روایات شیعه است. در کتابهای رجال می خوانیم:
 
"ثقه فی الحدیث ثبت معتمد صحیح المذهب." (۲)
 
در نقل حدیث موردوثوق است، در نقلها دقیق و مورد اعتماد است و مذهب صحیح اثناعشری دارد.
 
پدرش ابراهیم بن هاشم قمی نیز از چهره های مقبول است و به تعبیر علامه بزرگوار خویی در «معجم الرجال » در وثاقت وی جای تردیدی نیست. (۳)
 
در مورد سعد که راوی از امام هشتم(ع) است وابراهیم بن هاشم از او نقل کرده، باید گفت: اگر مراد سعدبن عبدالله اشعری قمی باشد، و ثاقتش مسلم است. و به تعبیر نجاشی شیخ هذه الطائفه و فقیهها و وجهها; (۴) بزرگ طائفه شیعه و فقیه وچهره برجسته آنان است. ولی پرسشهایی به ذهن می آید
 
در موردروایت ابراهیم بن هاشم ابراهیم بن هاشم از سعد پرسشهای به ذهن می آید.
 
۱- در طبقات راویان، ابراهیم بن هاشم طبقه هفتم و سعد بن عبدالله اشعری طبقه هشتم است. طبق قاعده، سعد باید از ابراهیم حدیث نقل کند. برهمین اساس، در کتب چهارگانه روایی ما حدود ۲۰مورد دیده می شود که سعد از ابراهیم روایت نقل کرده است. (۵) تنهادر یک مورد ابراهیم بن هاشم از سعد بن عبدالله نقل کرده است; (۶)
 
و البته همان یک مورد نیز موید خوبی است که نشان می دهدابراهیم از سعد حدیث نقل می کند. شاید چندان هم دور از انتظارو اعتبار نباشد که، در کنار موارد متعدد نقل سعد از ابراهیم،یکی دو مورد ابراهیم از سعد نقل کرده باشد.
 
۲- در کتابهای معتبر حدیث شیعه، سعد بن عبدالله هیچ روایتی از امام هشتم(ع) ندارد. احادیث او از صادقین (علیهماالسلام)است. (۷)
 
پس مورد زیارتنامه را باید یک استثنا به شمار آرود.افزون بر این، به اتفاق همه مورخان سال شهادت امام هشتم(ع)۲۰۳ ه ق است و سال وفات سعد بن عبدالله ۲۹۹ یا ۳۰۱ ه ق. این نقل در صورتی درست است که سعد تنها پس از شهادت حضرت رضا(ع)حدود ۱۰۰ سال عمر کرده باشد. بدین ترتیب، درک محضر حضرت رضا(ع) واسطه مستقیم محتوای زیارتنامه شدن سعد بسیار دورمی نماید.
 
اگر مراد از سعد در این سند سعد بن سعد بن احوص اشعری قمی باشد، شیخ طوسی(ره) در رجال وی را توثیق فرموده، مشکل نقل ازامام هشتم(ع) بر طرف می شود; زیرا او از اصحاب امام هشتم(ع)است و از حضرت حدیث نقل کرده است. ولی در این فرض، اشکال دیگری پیش می آید و آن اینکه:
 
در کتب معتبر روایی ما ابراهیم بن هاشم، حتی یک روایت از سعدبن احوص ندارد.
 
البته ممکن است سعد مذکور در سند، سعد دیگری جز این دو باشد که در آن صورت تعیین وی و اثبات و ثاقتش به سادگی ممکن نیست.
 
به هر حال تعیین دقیق شخصیت و وثاقت سعدمذکور در سند زیارتنامه مشکل است.
 
متن زیارتنامه
 
زیارتنامه، از نظر محتوا، نقاط قوت و مضامین عالی دارد.چنانکه جناب علی اکبر مهدی پور در کتاب ارزشمند «کریمه اهل بیت(علیهم السلام ») (از صفحه ۱۶۱ به بعد) به بخوبی بدان پرداخته و به فرازهای پرسش بر انگیز آن پاسخهایی فی الجمله قابل قبول داده است; ولی با این همه در پایان زیارتنامه عدولهای خطابی کوتاه و سریعی دیده می شود، برای مثال از خطاب به حضرت معصومه(س) به پیامبر اکرم(ص) خطاب شده; آن هم تنها بایک جمله: «نطلب بذالک وجهک یاسیدی » بعد بلا فاصله عدول یک جمله ای به ذات ربوبی دیده می شود:«اللهم و رضاک و الدارالاخره »، و دیگر بار در خواستی از حضرت معصومه (س) و سپس در خواستهای خطابی ارزشمندی از ذات اقدس ربوبی.
 
شاید بتوان عدولهایی چنین کوتاه و سریع را نوعی اضطراب در متن به شمار آورد.
 
با توجه به تمامی این موارد سندی و متنی، شایداحتمال مرحوم علامه مجلسی(ره) در کتاب «تحفه الزائر» قوی وپسندیده باشد. او می فرماید: ممکن است، بر فرض صحت سند و صدورصدر روایت، ذیل آن که متن زیارتنامه است، دنباله حدیث نبوده،به و سیله علما و بزرگان تالیف شده باشد. (۸) مانند زیارتنامه حضرت زینب کبری(س) و عبدالعظیم حسنی(ع) و برخی امامزادگان بزرگوار دیگر.
 
سخن نهایی
 
بی تردید خواندن این زیارتنامه، به امید صدور از معصوم و باتوجه به مضامین صحیح و متینی که دارد، مطلوب و مقبول است;زیرا دقت و مناقشه در درستی اسناد دعاها و مستحبات، تنها جنبه علمی و تحقیقی دارد نه عملی; مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی مانند بسیاری دیگر از بزرگان ما، در کتاب ارزشمند«المراقبات » می فرماید: «و لا یناقش فی عدم صحه الاسنادلوجهین احدهما ان هذه الاخبار مظنون الصدور والثانی ما وردت فی اخبار کثیره موثقه ان من سمع شیئا من الثواب علی عمل فعمله التماس ذلک الثواب اعطاه الله ذلک و ان لم یکن کما سمعه فهذه الاخبار المعتبره قطع الاعذار من جهه اسناد الاخبار.» (۹)
 
به دودلیل نباید در اسناد مستحبات مناقشه کرد:
 
۱- وقتی ثواب و پاداشهای آنها در این حد از ارزش باشد، ازدیدگاه عقلا، تنها احتمال ۵۰ درصد صدق و صدور کافی است، چه رسدبه این که مانند این اخبار صدورش ظنی باشد; یعنی ۷۰ تا ۸۰درصد احتمال دارد از معصوم صادر شده باشد.
 
۲- روایات فراوان و مورد اعتمادی در دست داریم که می گوید:اگر کسی ثوابی را بر عملی بشنود و آن عمل را به امید به دست آوردن آن ثواب انجام دهد، خداوند آن پاداش را به وی خواهدداد. اگر چه شنیده اش با واقع مطابق نباشد. با وجود این اخبارمورد اطمینان، عذرها از ناحیه سند منقطع است.
 
در صدر روایت زیارتنامه حضرت معصومه(س) به زائری که عارف به شان و مقام آن بانوی بهشتی باشد، وعده بهشت برین الهی داده شده است. این پاداشی بسیار گرانبهاست و حتی اگر چند در صداحتمال دست یابی بدین پاداش وجود داشته باشد، نباید آن را ازدست داد.
 
زیارتنامه ای دیگر
 
مرحوم مجلسی در بحار، زیارتی از «مصباح الزائر» علی بن موسی(ابن طاوس) برای همه امامزادگان جلیل القدر و بزرگوار مانندحضرت اباالفضل و علی اکبر (علیهماالسلام) نقل کرده که، به فرموده بزرگی از اهل نظر، می توان آن را با تغییر ضمیرها وکلمات، در زیارت حضرت معصومه(س) به کار برد. اگر کسی به هردلیل بخواهد زیارت دیگری هم در عرض ادب به ساحت آن بانوی گرانقدر بخواند، این زیارت مناسب است. البته این زیارت به معصومان (علیهم السلام) مستند نیست. و اصولا کتاب «مصباح الزائر» سید، همانند کتاب «لهوف » وی، مشتمل بر اسناد واسرار نیست. به نوشته محدث نوری، سید زیارت ها و دعاهای کتاب «مصباح الزائر» را از کتاب «مزار قدیم » نقل کرده که به نظر وی، مولفش قطب راوندی است; زیرا، هم از نظر نقل سید از وی ممکن است و هم بزرگان کتاب «المزار» را در شمار آثار قطب ذکر کرده اند. قطب راوندی آن زیارت ها را از کتاب «مزار» محمدبن مشهدی نقل می کند. (۱۰)
 
مجلسی کتاب «مزار» ابن مشهدی را «مزارکبیر) و مورد اعتماد بزرگان شیعه دانسته است. (۱۱)
 
به هر تقدیر،کتاب «مصباح الزائر» مشتمل بر اسناد نیست; شاید بدان جهت که سید آن را در آغاز تکلیف و نویسندگی اش تالیف فرموده است. اوخود می نویسد:
 
...مما الفت فی بدایه التکلیف من غیر ذکرالاسرار و التکشیف کتاب مصباح الزائر و جناح المسافر ثلاث مجلدات...از آنچه در نوجوانی و بدون ذکر اسرار و مکشوفات تالیف کرده ام، کتاب سه جلدی «مصباح الزائر» است.
 
محدث نوری، پس از این سخن، می افزاید:
 
ومنه یظهر وجه عدم مشابهته کاللهوف لسایر مولفاته من ذکرالاسانید و الاسرار. (۱۲)
 
از این نوشته و اعتراف سید علت تفاوت و عدم مشابهت کتاب «مصباح » و «لهوف » با دیگر مولفات و نوشته هایش آشکار می شود. در آن دو کتاب سندها و اسرار ذکر نشده است. بااین همه، جلالت قدر سیدبن طاوس و ارتباط محکم وی با حضرت بقیه الله (ارواحنافداه) گفته ها و نوشته هایش را اعتباری خاص می بخشد هرگونه احتمال خلاف را نفی می کند. محدث نوری در باره سید تعبیر عجیب و عمیقی دارد. او می فرماید:
 
و یظهر من مواضع من کتبه خصوصا کتاب کشف المحجه ان باب لقائه ایاه صلوات الله علیه کان له مفتوحا قد ذکرنا بعض کلماته فیهافی رسالتنا جنه الماوی.» (۱۳)
 
در کتابهایش، بویژه، «کشف المحجه »، از موارد متعددی به دست می آید که باب ملاقات ودیدارش با وجود مقدس ولی عصر(عج) گشوده بود و هر زمان که می خواست، امکان تشرف داشت. ما برخی از آن موارد را در رساله «جنه الماوی » آورده ایم.
 
همچنین محدث نوری در «نجم الثاقب » و علامه اریلی در (کشف الغمه » در جریان شفا یافتن اسماعیل بن حسن هرقلی چنان نگاشته اند که حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه) سید بن طاوس رافرزند خود خوانده است.
 
چنین شرف و افتخارهایی را، در طول غیبت کبری، برای هیچ کس جزاو نخوانده و نشنیده ایم.پس این زیارتنامه مورد اعتماد است و از زیارتهای معتبر درزیارت حضرت معصومه(س) و هر امامزاده دیگری است; بویژه که به نقل علامه مجلسی(ره) در بحار، شیخ مفید(ره) نیز این زیارتنامه را در کتاب «المزار» خویش آورده است. (۱۴)
 
البته در نسخه ای ازکتاب «المزار» شیخ مفید(ره) که اکنون در اختیار است اثری ازاین زیارتنامه به چشم نمی خورد. شاید، چنانکه محقق بزرگوارآقای سید محمد باقر ابطحی اصفهانی در مقدمه کتاب «المزار»شهید اول(ره) احتمال داده، نسخه دیگری از «المزار» مفید نزدعلامه مجلسی(ره) بوده که به دست ما نرسیده است. (۱۵) و در آن، این زیارتنامه ذکر شده بود.
 
متن اصلی زیارتنامه
 
«السلام علیک ایهاالسید الزکی الطاهر الولی و الداعی الحفی اشهد انک قلت حقا و نطقت حقا و صدقا و دعوت الی مولای و مولاک علانیه و سرا فاز متبعک و نجا مصدقک و خاب و خسر مکذبک والمتخلف عنک اشهدلی بهذه الشهاده لاکون من الفائزین بمعرفتک وطاعتک و تصدیقک واتباعک والسلام علیک یا سیدی وابن سیدی انت باب الله الموتی منه والماخوذ عنه اتیتک زائرا و حاجاتی لک مستودعا وهاانا ذا استودعک دینی و امانتی و خواتیم عملی وجوامع املی الی منتهی اجلی و السلام علیک و رحمه الله وبرکاته.»
 
همین زیارتنامه با تغییر ضمیرها و کلمات و متناسب با زیارت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
 
السلام علیک ایتهاالسیده الزکیه الطاهره الولیه و الدعیه الحفیه اشهد انک قلت حقا و نطقت حقا و صدقا و دعوت الی مولای و مولاک علانیه و سرافازمتبعک و نجا مصدقک و خاب و خسر مکذبک والمتخلف عنک اشهدی لی بهذه الشهاده لاکون من الفائزین بمعرفتک و طاعتک و تصدیقک وابناعک والسلام علیک یا سیدتی و بنت سیدی انت باب الله الموتی منه و الماخوذ عنه اتیتک زائرا و حاجاتی لک مستودعا و هااناذا استودعک دینی و امانتی و خواتیم عملی و جوامع املی الی منتهی اجلی والسلام علیک و رحمه الله و برکاته.
 

پی نوشتها:

۱- مجلسی، بحار، ج ۱۰۲، ص ۲۶۵.
۲- ابو العباس نجاشی، رجال نجاشی، ص ۱۸۳.
۳- خوئی، معجم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۳۱۷.
۴- ابو العباس نجاشی، همان، ص ۱۲۶.
۵- خویی، همان، از ص ۳۲۱ تا ۴۶۸.
۶- همان، ص ۴۶۶.
۷- همان، ج ۸، ص ۴۰۲.
۸- مجلسی، تحفة الزائر، چاپ سنگی، اواخر کتاب پس از نقل زیارت.
۹-ملکی، میرزا جواد آقا، المراقبات، ص ۵۷.
۱۰- نوری، مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۳۶۸ و ۳۷۰.
۱۱- شیخ عباس قمی، فوائد الرضویة، ص ۴۴۹.
۱۲- نوری، همان، ص ۴۷۱.
۱۳- همان، ص ۴۶۸.
۱۴- مجلسی، همان، ص ۲۷۳.
۱۵- شهید اول، المزار، ص ۷.
۱۶- مجلسی، همان، ص ۲۷۲.


منبع: مجله  فرهنگ كوثر  فروردین ۱۳۷۸، شماره ۲۵ 

 

دسته بندی: