امشب حرم به عرش خدا ناز می کند/ آغوش خود برای علی باز می کند- ای کعبه باز زندگی از سر گرفته ای/ جان محمد است که در بر گرفته ای

ای به خلق از خلق اولیٰ یا امیرالمؤمنین
وی به جن و انس مولا یا امیرالمؤمنین

خلق بی‌تو قطرۀ از هم جدا افتاده‌اند
با تو می‌گردند دریا یا امیرالمؤمنین

کیست جز تو باء بسم الله رحمان الرحیم
در کتاب حق‌ تعالی یا امیرالمؤمنین

از خدایی با خدایی تا خدایی در خدا
ای خدا را عبد اعلا یا امیرالمؤمنین

در شب معراج بر گوشش رسید آوای تو
هر چه احمد رفت بالا یا امیرالمؤمنین

طاعت کونین بی تو شعله‌ای از دوزخ است
بس بوَد مهر تو ما را یا امیرالمؤمنین

پیش‌تر از بودن ما ای همه چشم خدا
چشم بگشودی تو بر ما یا امیرالمؤمنین

من نمی‌دانم که هستی آنقدر دانم که هست
خلق عالم بی‌تو تنها یا امیرالمؤمنین

من نمی‌دانم که هستی آنقدر دانم که گشت
کشتۀ راه تو زهرا یا امیرالمؤمنین

هرکه در محشر بوَد دستش به دامان کسی
ما تو را داریم فردا یا امیرالمؤمنین

شک ندارم این که فردا دوستان خویش را
خود کنی در حشر پیدا یا امیرالمؤمنین

در قفایت می‌دود چون سایه روز و شب نماز
چون کنی رو در مصلا یا امیرالمؤمنین

نی همین امروز دست خلق بر دامان توست
انبیا گویند فردا یا امیرالمؤمنین

ای نگاهت بهتر از گل‌های خندان بهشت
سوی ما هم چشم بگشا یا امیرالمؤمنین

تو وصی احمدی انصاف اگر دارد عدو
بس بوَد «من‌کنت مولا» یا امیرالمؤمنین

ناز بر جنّت کند، آنکو کند با یک نگاه
باغ حسنت را تماشا یا امیرالمؤمنین

تا به دست دل بگیرم دامن مهر تو را
پای بنْهادم به دنیا یا امیرالمؤمنین

دوست دارم گر به باغ خلد هم سیرم دهند
جز توأم نبوَد تمنّا یا امیرالمؤمنین

با تولای تو حتی در جحیمم گر برند
از جحیمم نیست پروا یا امیرالمؤمنین

تا به روی دوش احمد پا نهادی در حرم
یا علی گفتند بت‌ها یا امیرالمؤمنین

این عجب نبوَد تواند کبریایی بخشدت
قادر حی توانا یا امیرالمؤمنین

بی تو فاء «فوق ایدیهم» ندارد نقطه‌ای
ای تو بسم الله را «با» یا امیرالمؤمنین

تو همه نادیدنی‌ها را به چشمت دیده‌ای
ای خدا را چشم بینا یا امیرالمؤمنین

در همان آغوش مریم داشت نامت را به لب
تا مسیحا شد مسیحا یا امیرالمؤمنین

انّما و بلّغ و تطهیر در شأن تو بود
بارها کردیم معنا یا امیرالمؤمنین

«میثم» آلوده دامانم تو خود با یک نگاه
پاک کن پرونده‌ام را یا امیرالمؤمنین

استاد سازگار

دسته بندی: