وفات حضرت ام البنین س
به یاد مادر عشق وادب بزن ناله/ شکوه ناب ولا روح و جان تورفته

فاطمه بنت حِزام مشهور به اُمّ البَنین است. او مادر حضرت عباس، عبدالله، جعفر و عثمان است که هر چهار تن در روز عاشورا به شهادت رسیدند.از آنجا که او مادر چهار پسر بود، به‌ ام البنین مشهور شد.

تبارشناسی

ام البنین زنی سخندان با اندیشه های بلند و دارای روحی لطیف و شاعرانه بود. او در خانواده ای اصیل از قبیله ی بنی کِلاب به دنیا آمد.

پدرش: حِزام بن خالد از قبیله بنی کلاب[۱]

مادرش: لیلی یا ثمامه دختر سهل بن عامر بن مالک.[۲]

لبید بن ربیعه شاعر بزرگ عرب که در عصر جاهلیت می زیسته و از بزرگان جزیرت العرب به شمار می آید، برادر خالد و عموی حزام بود.وی سراینده ی یکی از هفت شعر برگزیده( معلقات سبعه) بود.

پهلوانان و جنگ آوران در نیاکان ام البنین ع: عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب مشهور به مُلاعب الاَسِنه، طفیل فارس قُرزُل( برادر ملاعب الاسنه)، عامر بن طفیل( برادر زاده ملاعب الاسنه)، عروة رحّال( فرزند عتبة بن جعفر بن کلاب) [۳]

تاریخ ولادت

تاریخ ولادت ایشان در تاریخ ثبت نشده است اما با توجه به تاریخ ولادت حضرت عباس ع و سن شهادتشان به نظر می آید ولادتشان در سال ۶ هجری خواهد بود.

تاریخ وفات ام البنین

 اطلاع دقیقی در دست نیست. معروف است که او در ۱۳ جمادی‌الثانی ۶۴ق از دنیا رفته و پیکر او در بقیع دفن شده است.[۴] برخی نیز وفات او را در ۱۸ جمادی الثانی ۶۴ق دانسته‌اند.[۵] برخی نیز مدعی شده‌اند که برای زنده بودن ام البنین بعد از جریان کربلا هیچ دلیل مستندی وجود ندارد و همه دلایل ارائه شده قابل مناقشه‌ می‌باشند.[۶]

ازدواج با حضرت علی(ع)

پس از شهادت حضرت فاطمه(س)، امام علی(ع) با برادرش عقیل که در نسب‌شناسی عرب شهره بود( یکی از چهار فردی بود که در عصر خود به نسب شناسی شهرت داشت)، درباره انتخاب همسری که اصیل باشد و فرزندانی دلیر و جنگاور بیاورد، مشورت کرد و عقیل، فاطمه بنت حزام را پیشنهاد کرد که علی(ع) با او ازدواج کرد.[۷]

ایشان قبل از ازدواج با حضرت علی و بعد از شهادت ایشان با شخص دیگری ازدواج نکرده است.[۹]

 

برخی نقل‌های تاریخی وجود دارد که امام بعد از حضرت فاطمه(س) به سفارش ایشان با امامه نوه پیامبر(ص) و دختر زینب ازدواج کرد و برخی نیز بر اساس روایتی از امام صادق(ع) معتقدند که ام البنین اولین همسر امام بعد از حضرت فاطمه(س) بوده است.[۱۰] برخی معتقدند بر اساس اینکه اولین فرزند ام البنین در سال ۲۶ ق به دنیا آمده است ازدواج امام علی(ع) با ام البنین قطعا قبل از سال ۲۳ هجری بوده است، اما برخی دیگر سال ازدواج آنها ۱۳ یا ۱۶ قمری می‌دانند چرا که بین ازدواج آنها و تولد حضرت عباس(ع) بزرگترین فرزندشان ۱۰ سال فاصله بوده است.[۱۱]

 

در روایات آمده است، بعد از گذشت مدتی از ازدواج ام البنین با حضرت علی(ع)، ام البنین به امام علی(ع) پیشنهاد کرد او را به نام اصلی‌اش که فاطمه بود، صدا نزند، تا حسنین (ع) با شنیدن نام فاطمه به یاد مادرشان نیافتند. از این رو امام علی(ع) او را ام البنین [مادر پسران] نامید.[۱۲]

ثمره پیوند:

 ۴ پسر به نام‌های

 عباس: در سن ۳۴ سالگی در رکاب سالار شهیدان حسین بن علی علیهما السلام به شهدت رسیدند.

امام زمان عج در زیارت مقدسه می فرمایند: السَّلامُ عَلَی أبى الفَضلِ العَبّاسِ بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ، المُواسى أخاهُ بِنَفسِهِ، الآخِذِ لِغَدِهِ مِن أمسِهِ، الفادى لَهُ الواقى، السّاعى إلَیهِ بِمائِهِ، المَقطوعَةِ یَداهُ: سلام بر ابوالفضل عبّاس ، فرزند امیر مؤمنان ؛ از خود در گذرنده با جان برای برادر، برگیرنده از دیروزش برای فردایش، فداییِ او، نگهدارنده، کوشنده برای رساندن آب به او، وکسی که دست هایش بُریده شد!

عبدالله: در سن ۲۵ سالگی به دست هانی بن ثُبیب حضرمی در کربلا به شهادت رسید.

امام زمان عج در زیارت مقدسه می فرمایند: السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، مُبْلَی الْبَلَاءِ وَ الْمُنَادِی بِالْوَلَاءِ فِی عَرْصَهِ كَرْبَلَاءَ، الْمَضْرُوبِ مُقْبِلًا وَ مُدْبِراً: سلام بر عبدالله بن امیرالمؤمنین، آزمایش كنندۀ بلا و منادی ولایت آل رسول در میدان كربلا، آنكه از پس و پیش ضربه‌ها خورد و زخم‌ها دید، خدا قاتل او هانی بن ثبیت حضرمی را لعنت كند.

عثمان: در سن ۲۱ یا ۲۳ سالگی به دست خولی بن یزید اصبحی در کربلا به سختی مجروح و سپس به شهادت رسید.

امام زمان عج در زیارت مقدسه می فرمایند: السَّلَامُ عَلَی عُثْمَانَ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ سَمِیِّ عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ لَعَنَ اللهُ رَامِیهُ بِالسَّهْمِ خَوْلِی بْنَ یزِیدَ الْأَصْبَحِی الْأَیادِی الْأَبَانِی الدَّارِمِی.          : سلام بر عثمان بن امیرالمؤمنین، كه به اسم عثمان بن مظعون نامیده شده بود. خدا قاتلان او خولی بن یزید اصبحی أیادی (كه به او تیراندازی كرد) و أبانی دارمی را لعنت كند.

 و جعفر: در سن ۱۹ یا ۲۱ سالگی در روز عاشورا به شهادت رسید.

امام زمان عج در زیارت مقدسه می فرمایند: السَّلَامُ عَلَی جَعْفَرِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ الصَّابِرِ بِنَفْسِهِ مُحْتَسِباً، وَ النَّائِی عَنِ الْأَوْطَانِ مُغْتَرِباً، الْمُسْتَسْلِمِ لِلْقِتَال، الْمُسْتَقْدِمِ لِلنِّزَالِ، الْمَكْثُورِ بِالرِّجَالِ، لَعَنَ اللهُ قَاتِلَهُ هَانِی بْنَ ثُبَیتٍ الْحَضْرَمِی.: سلام بر جعفر بن امیرالمؤمنین، شكیبا و نگهبان نفس خویش، غریبی دور افتاده از وطن، راضی و تسلیم جهاد و پیش قدم در میدان جنگ، كسی كه در میدان نبرد بسیاری بر او تاختند تا مغلوبش ساختند. خدا قاتل او هانی بن ثبیت حضرمی را لعنت كند. [۱۳]

وفات

تاریخ نگاران سال ارتحال او را متفاوت نگاشته اند، به طوری که عده ای آن را سال ۷۰ ق بیان کرده اند و عده دیگری تاریخ وفات آن مادر فداکار را، سیزدهم جمادی الثانی سال ۶۴ ق دانسته اند که نظر دوم از شهرت بیشتری برخوردار است. ام البنین را در بقیع، در جوار امام حسن مجتبی علیه السلام ، فاطمه بنت اسد علیهاالسلام و دیگر شخصیت های اسلامیِ مدفون در آن جا به خاک سپردند.

پی نوشت:

  1. المظفر، موسوعه بطل العلقمی، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۱۰۰؛ کلباسی، خصائص العباسیه، ۱۳۸۷ش، ص۶۳.
  2.  ابن عنبه، عمدة الطالب،‌ ۱۳۸۱ق، ص۳۵۶.
  3. ام البنین سیرتها؛ کراماتها، الجعفری، اشرف الزهیری، ۲۱-۲۵
  4.  ربانی خلخالی، چهره درخشان قمر بنی‌هاشم،‌ ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۷۶.
  5.  الزهيري الجعفري، أم البنين سيرتها وكراماتها، ۲۰۰۶م، ص۱۶۹-۱۷۰.
  6. الموسوی المقرم، مقتل الحسين(ع)، ۱۴۲۶ق، ص ۳۵۵-۳۵۷.
  7.  ابن عنبه، عمدة الطالب، ۱۳۸۱ق، ص۳۵۷.
  8. نگاه کنید به: الاوردبادی، موسوعه العلامه الاوردبادی، ۱۴۳۶ق، ج۷، ص۴۷-۴۹.
  9.  کلباسی، خصائص العباسیه، ۱۳۸۷ش، ص۶۵.
  10.  محمودی، ماه بی غروب، ۱۳۷۹ش، ص ۳۱؛ زجاجی کاشانی، سقای کربلا، ۱۳۷۹ش، ص ۸۹.
  11.  ربانی خلخالی، چهره درخشان قمر بنی‌هاشم،‌ ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۶۹.
  12.  اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۳۶۸ق، ص۸۲ -۸۴؛ ابن عنبه، عمدة الطالب، ۱۳۸۱ق، ص۳۵۶؛ حسّون، اعلام النساء، ۱۴۱۱ق، ص۴۹۶.
  13. اعیان الشیعه ۴/۱۲۹- الکامل فی التاریخ ۴/۳۰

    شبی از خویشتن سفر کردم
    سیـر کــردم جهـان بـالا را

    بین قصری ز باغ‌های بهشت
    دیـدم امّ‌البنیـن و زهــرا را

    آن یکی بود رکن شیر خدا
    دگــری بـود مــادر شهدا

    عجبـا! نـام هـر دو فاطمه بود
    ذکرشان شمع محفل همه بود

    نگــه آن دو مهربــان مــادر
    گه به گودال و گه به علقمه بود

    هر دو را اشک و خون روان ز دو عین
    بهـر عبـاس بـود و بهـر حسین

    گفت ام‌البنین به دخت رسول
    کی سلام خدا به جان و تنت!

    ای هــزاران‌ هـزار عباسم
    بـه فـدای حسیـن بـی‌کفنت

    داده‌ام در رهش چهار شهید
    کاش بـودی مرا هزار شهید

    گفت زهرا که ای بلند اقبال
    گلبــن چــار لالـ? پـرپـر!

    چار فرزند تـو عزیـز من‌اند
    بلکـه هـر چـار را منم مادر

    پسـران تـو، نـور عیـن من‌اند
    مثل عباس تـو حسین من‌اند

    بـاغبــان چهــار لالــ? یـاس!
    پسـرانـت تمــام اشجـع نـاس

    دوست دارم من ای ستوده‌ خصال
    تـو برایم بگویی از عباس

    از علمـداری و وفـاداریش
    ادب و غیرت و فداکاریش

    گفـت: بـی‌بـی از آن سـرافـرازم
    که شد عباس من فدای حسین

    این که اشکم ز دیدگان جاری‌ست
    می‌کنم گریه از برای حسین

    گر چه عباس رفته از دستم
    من شریک غم شما هستم

    فاطمه گفت: مادر عباس!
    من تـو را نیـز یار و هم دردم

    تو نبودی، ولی به جای تو من
    بهـر عبــاس، مـادری کردم

    پـــدرم آب بهـــر او آورد
    او به عشق حسین آب نخورد

    اشک ام‌البنین به رخ جاری
    گفـت ای مـادر فــداکـاری

    از حسینت بگــو بـه امّ‌بنین
    آن چه خود دیدی و خبر داری

    با من از حنجرِ بریده بگو
    قصـه‌ای از سر بریده بگو

    گفـت بــر پیکــر مطهـر او
    زخم‌هــای دوبـاره را دیـدم

    لب خشکیده چشم از خون تر
    حنجـر پـاره‌پـاره را دیــدم

    گاه، ذکـرش علـی و فاطمـه بود
    گاه چشمش به سوی علقمه بود

    تـو نبـودی ببینـی عبــاست
    تیر بر دیده‌اش چگونه نشست

    وقتی عباس اوفتـاد بـه خاک
    کمر زینب و حسین شکست

    کمری که شکسته شد ز ملال
    باز از سـم اسـب شــد پامال

    روز محشر که می‌شود، عباس
    بـا چنین غیـرت و فـداکاری

    بـاز هـم مثـل روز عــاشورا
    بـر حسینـم کنـد علمـداری

    او کـه بـر آل فاطمـه یار است
    در صف حشر هم علمدار است
    ***استاد سازگار***

     

 

دسته بندی: